آیین اختتامیه نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی

برنامه کنگره فارابی7

آیین اختتامیه نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی در مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی جمعه ۱۲  اسفندماه برگزار شد.

حجت‌الاسلام و والمسلمیت استاد حمید پارسانیا در این نشست سخنرانی خود را با موضوع فارابی را چگونه نخوانیم؟ ارائه کرد و گفت: شبیه این بحث را من جایی درباره ابن خلدون داشتم. برای فارابی نمی توانم بگویم چگونه بخوانیم؟ چون برای ابن خلدون سندی فرادستی وجود داشت که چگونه باید آن را خواند اما فارابی حکیم موسس است و کمتر درباره او می‌توان یافت.
او با بیان اینکه فارابی را باید با فارابی خواند افزود: توجه به متفکران مسلمان در نظام آموزشی کلاسیک در حوزه علوم اجتماعی به تاریخ بعد از انقلاب اسلامی بر می‌گردد.
او با اشاره به تاریخچه شکل گیری رشته جامعه شناسی گفت: بعد از انقلاب فرهنگی تعدادی از دروس در این رشته‌ها تغییر کرد و دو واحد درسی در مقطع کارشناسی و بعدها در کارشناسی ارشد و دکترا با عنوان تاریخ تفکر اجتماعی مسلمین گذاشته شد و دانشجویان در کنار آشنایی با تفکرات غربی با علم و تفکر اجتماعی در جهان مسلمانان آشنا می‌شدند.  این یک نقطه بزرگی بود که نظام آکادمیک ما در کنار علوم مدرن به علوم مسلمانان پرداخت اما ای کاش این درس گذاشته نمی‌شد چون آن موقع شاید ارتباط ما با سنت تاریخی در جهان اسلام راحت‌تر امروز بود.
پارسانیا گفت: ما حدود ۴۰ سال است در حوزه علوم اجتماعی به معنای عام به فارابی و سایرین می‌پردازیم. به فقه اجتماعی و فقه سیاسی می‌پردازیم اما چرا این خطاست و نباید فارابی را ذیل این عناوین خواند؟
او با تاکید بر اینکه فارابی نه فیلسوف سیاسی است نه فیلسوف اجتماعی و نه متفکر سیاسی و اجتماعی بیان کرد: و این به معنای نه به معنای عنوان این درس است چون سوژه و موضوعی که به تاریخ اندیشه مسلمانان می‌پردازد یک سوژه مدرن است و علوم اجتماعی تحت عنوان ساینس شکل گرفته و منشاش قرن ۱۹ است و مفهوم ساینس در معنای کانتی آن به کار می‌رود.
این استاد دانشگاه گفت: ساینس به معنای کانتی مواجه‌های متفاوتی با عقل و حس داشت و برای آن  مراتبی وجود داشت. اگر در معنای تاریخی نگاه کنی می‌توانیم بگوییم فارابی به معنای تاریخی یک فیلسوف است و در برخی علوم بیشتر کار کرده و در برخی کمتر و به عبارتی یک عالم است. او از نخستین کسانی است که در تاریخ اسلام کتاب نوشته است. اما وقتی می‌گوییم فارابی یک فیلسوف سیاسی و اجتماعی است فلسفه را در معنای تاریخی آن به کار نمی بریم و تاملات فلسفی را از سنخ تاملات حقیقت نمی دانیم بلکه روش معرفت و ذهنیت انسان‌ها می‌دانیم.
به گفته او، امروز وقتی دانشجوی ما می‌گوید فارابی عالم علوم اجتماعی نیست و فیلسوف سیاسی و اجتماعی است و به نوعی از آن تجلیل می‌کند به دلیل این است که فلسفه یک گام جلوتری از اندیشیدن است و عبور از حالت تئولوژی است و نظم و نظام عقلانی دارد اما عقل چراغی نیست که عالم را بنماید بلکه صور خود را می‌نماید. اگر فارابی می‌خواسته با عقل عالم را بشناسد از این منظر یک تفاوت بنیادین با مبانی اندیشه و علم مدرن دارد.
پارسانیا با بیان اینکه ما می‌توانیم از سوژه مدرن برگردیم و فارابی را بخوانیم گفت: اما این قرائت در صورتی مشروعیت دارد که تفسیر آن مفسر محور شود و بازخوانی، بازسازی باشد و امکان ارتباط با فارابی قطع شده باشد. بنابراین اگر بخواهیم فارابی را بشناسیم باید در مبنای معرفت شناسی خود بدانیم فهم متن آن گونه که هست امکان دارد و باید بدانیم امکان عبوراز سنت گذشته و نیزدر نظر گرفتن معاصریت هم هست.
او افزود: فهم قدم اول برای مقایسه و اندیشه برای دو امر متفاوت است اگر همه امور را از منظر خود ببینیم چه جایی برای اندیشه است؟
این استاد دانشگاه بیان کرد: داوری درباره فارابی فراتر از تاریخ است باید بدانیم تاریخ فرای تداوم تاریخ اندیشه اسلامی است و مسایلی که مساله او بوده هنوز هم هست اگر او ازاتصال عقل آدمی با عقل قدسی حرف می‌زند این اتصال چگونه رخ می‌دهد؟
پارسانیا با بیان اینکه فارابی خلاصه ابن سینا، شیخ اشراق و جنبه اجمالی صدراست یادآور شد: این معنای سخن علامه طباطبایی است که گفت اگر ابن سینا را با صدرا و صدرا را با ابن سینا ممزوج کنیم فارابی حاصل می‌شود و اندیشه جهان اسلام در ذیل اندیشه فارابی که قرآن و وحی است قرار می‌گیرد.
پارسانیا با بیان اینکه قرائت فارابی باید در متن جریان اندیشه جهان اسلام باشد تا امکان ارزیابی او ممکن باشد یادآور شد: ما اگر از آغاز بر مسند سوژه مدرن بنشینیم آن وقت علم را در معنای مدرن مطلق کردیم و این طور گمان می‌کنیم با مبارزه با مطلق اندیشی بلند شدیم.
غلامرضا اعوانی نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه فارابی را نمی‌توان به سادگی شرح داد اما ما به برخی از نکات مهم در زندگی اش اشاره می‌کنیم افزود: او را معلم ثانی از سوی مسلمانان نامیده اند. در غرب هم با ترجمه آثار فارابی آنها هم به او معلم ثانی گفتند. اما ارسطو را معلم اول می‌نامند چرا؟
او پاسخ داد: ارسطو اولین کسی بود که علوم را تدوین کرد و اولین کتاب را دراین زمینه تالیف کرد. ما پیش از ارسطو منطق مابعدالطبیعه، زیست شناسی و … نداشتیم و از این رو او معلم اول است. درست است که اولین فیلسوف مسلمان کندی بود اما نتوانست موضوع و مبادی علوم و نسبتشان را نشان دهد و تالیفاتش مورد استفاده ابن سینا قرار بگیرد.
اعوانی با بیان اینکه فارابی جهان بینی را ابداع کرده است افزود: ارتباط حکمت و نبوت خیلی مهم است و فارابی این ارتباط را برقرار کرده است. فارابی می‌گوید حکمت بین نبی و حکیم اشتراک لفظی نیست بلکه اشتراک معنوی است اینکه نبی از طریق عقل فعال دریافت می‌گیرد مهم است. حکیم با عقل دریافت الهی را می‌گیرد اما فیلسوف با عقل و خیال می‌گیرد چیزی که کمال فارابی است، را نقص می‌دانند. خیال هم از طریق عقل است.
او ادامه داد: از مزیت نبی بر فیلسوف این است که جزئیات را می‌بیند و همه چیز را تشخیص می‌دهد. از سوی دیگر فارابی بحث خیال را در معرفت شناسی باز کرده است و این هم کمال دیگر فارابی است.
این استاد فلسفه بزرگترین دستاورد فارابی را مدینه فاضله دانست و بیان کرد: لفظ مدینه که مبتنی بر فضیلت باشد خیلی مهم است. ما توجهی به مساله سیاسی فارابی نداریم در حالیکه یهودی‌ها از جمله اشتراوس در کتاب فلسفه سیاسی خود منبعش فارابی بوده است.
البته مهدی زیاد روی فارابی کار کرده است. در یونان فقط مدینه پلیس را اصل می‌گیرند اما اینجا فارابی مدینه را حالت جهانی می‌دهد و آن را به دقت در کتابش بیان می‌کند.
به گفته اعوانی، رییس مدینه هم صفات پیامبر را دارد و اگر نباشد جانشینانش باید همان صفات را باید داشته باشند و حتما حکیم باشند. البته اضافاتی هم دارد که در کتاب‌هایش بیان شده است.
او گفت: غایت سعادت است. امروز ما از رفاه حرف می‌زنیم. یونانیان از حکیم سعادت حرف می‌زنند و خدا تنها موجودی است که حکیم است و فقط انسان به حکمت می‌رسد. فیثاغورث به همین دلیل می‌گوید خدا حکیم است و ما فقط دوستدار حکیم هستیم.
اعوانی با بیان اینکه فلسفه باید با حکمت در ارتباط باشد درحالیکه دردوره مدرن قطع شده است گفت: فارابی دوازده شرط را برای فیلسوف پیامبر در نظر می‌گرفت.
او از فارابی و تاثیرش بر غرب گفت و عنوان کرد: چند کتاب بیشتر از او ترجمه نشده اما همین‌ها بسیار مهم است او یک موسیقیدان بزرگ بوده و موسیقی کبیر بهترین کتاب درباره موسیقی علمی نوشته شده است. فارابی خیلی نیکو می‌نواخته است.
نجف لکزایی آخرین سخنران این نشست درباره ظرفیت سنجی حکمت سیاسی فارابی از منظر حکمرانی سخن گفت و افزود: با توجه به اینکه حکمت سیاسی فارابی به لحاظ امتداد سیاسی، اجتماعی، تربیتی و اخلاقی قوی است مدعای من این است که ما می‌توانیم از مباحث او نظریه حکمرانی تحت عنوان حکمرانی فاضله استخراج کنیم.
او با اشاره به تعریف حکمرانی  و شرایط حکمرانی گفت: در آثار فارابی حکمرانی فاضله مبتنی بر علم فاضله است و حکمرانان آنچه از طریق دانش کسب کردند در عرصه‌های مختلف برای نیل به سعادت به آن عمل می‌کنند. در این نوع از حکمرانی دانش نقش زیادی دارد ما باید به سعادت، علم و پیشرفت آشنایی بیابیم.
او با بیان اینکه امروز سه مولفه در حکمرانی مورد توجه است عنوان کرد: نخست اصل ایده‌ها شامل اغراض و اهداف از مبدا تا مقصد؛ دوم سیستمی که این ایده‌ها را می‌خواهد پیاده کند و در نهایت حوزه اجرا. این سه مولفه در آثار فارابی قابل بازیابی است.
او با اشاره به اصل ایده‌ها در نگاه فارابی بیان کرد: در حکمرانی جاهله حکمرانی نیاز به دانش ندارد و باری به هر جهت است و حکمرانان احتیاج به علم را حس نمی کنند. در حالی که در حکمرانی فاسقه علم وجود دارد اما از آن استفاده نمی شود. شما در این کشورها می‌بینید در عرصه دانش پیشرفت دارند اما این دانش در عرصه حکمرانی استفاده نمی شود. در حکومت ظاله دانش تولید نمی شود اما شهروندان گمان می‌کنند بر اساس حکمرانی فاضله عمل می‌کنند. در حکمرانی فاضله باید پیش شرط‌هایی وجود داشته باشد.
به گفته او، فارابی می‌گوید چهار دسته فضایل اگر در جامعه محقق شود حکمرانی فاضله شکل می‌گیرد. این فضایل شامل فضایل نظری،  فکری، خلقی و عملی است. فارابی حکمرانی فاضله را محصول علم فاضله، دین فاضله، رهبری فاضله، کارگزاران فاضله، دولت فاضله، مردم فاضله، سبک زندگی فاضله، سیاست فاضله، اقتصاد فاضله، خانواده فاضله و … می‌داند.
لکزایی با بیان اینکه حکمرانی فاضله مهمترین ویژگی اش فضیلت محور بودن  آن است و اخلاق محوری را مهم می‌داند عنوان کرد: فارابی وظیفه دولت فاضله را اصلاح شهروندان از طریق گسترش فضایل می‌داند. ویژگی دیگر حکمرانی فاضله فارابی نگاه راهبردی حاکم است و او می‌گوید امکان رسیدن انسان به سعادت استوار در دنیا وجود ندارد و سعادت اصلی در آن دنیا است.
او با تاکید بر اینکه در حکمرانی فاضله فقط ایده‌های فارابی نداریم و مدیریت تحقق ایده را هم بیان می‌کند افزود: ویژگی دیگر این است که مبتنی بر اصالت اخلاق و معنویت است و عدالت گرایانه است و آن را مبتنی بر محبت می‌داند. او دیرپاترین محبت را محبتی می‌داند که مبتنی بر عقاید فاضله است و محبت‌های مبتنی بر منافع همبستگی اش متزلزل است.
لکزایی در پایان گفت: در نگاه فارابی حکمرانی فاضله عبارت است راهبری اعمال قدرت در سطح جامعه برای تحقق فضایل در ساحت‌ها و سطوح مختلف.
حجت الاسلام رضا غلامی  در پایان این نشست گفت: لازم می‌دانم مجددا از همه اساتیدی که در این چند روز موسسه را در برگزاری کنگره یاوری کردند. طی این چند روز کاری کم سابقه در حوزه فارابی شناسی تجربه کردیم. از دکتر ماحوزی تشکر می‌کنم و از همه اساتیدی که مقاله ارائه کردند و در مباحث مشارکت کردند سپاسگزاری می‌کنم.
او افزود: ما در گذشته در ایران کرسی‌های متنوع فارابی شناسی داشتیم اما به دلیل کم توجهی برحی از این کرسی‌ها تعطیل شده و امیدواریم بعد از برگزاری این کنگره دوباره این کرسی‌ها احیا شود و ایران به یکی از قطب‌های اصلی فارابی شناسی در جهان تبدیل شود.
او گفت: حرف تازه زدن در حوزه افکار و اندیشه فارابی کار دشواری است چون سده‌های متمادی است درباره او کار انجام شده است و چه بسا سهم فارابی شناسی در خارج از اسلام کمتر از تحقیقات مسلمانان نباشد. ما باید قدر دان کسانی باشیم که علی رغم کارهای علمی این توان را دارند که سخن تازه ای را از افکار فارابی ارائه کنند.
غلامی گفت: ترجمه و احیا آثار فارابی در دستور کار پژوهشگاه علوم فرهنگ اسلامی قرار دارد و قرار است موسوعه ای در این باره منتشر شود و قرار است ما هم همکاری در این باره داشته باشیم تا پس از اتمام این موسوعه ترجمه شود. یک کار خوبی دکتر ماحوزی درباره شرح زندگی و آثار فارابی انجام دادند که به زبان فارسی و انگلیسی قبل از کنگره منتشر شد.  ما دیگر وارد کارهای فرهنگی نشدیم  چون پژوهشگاه هستیم و امیدواریم رسانه‌های فرهنگی و هنری  به سمت تهیه مستند درباره زندگی و زمانه فارابی بروند.
او ادامه داد: پیش از برگزاری این کنگره چند پیش نشست برگزار شد و برخی موسسات در این باره با ما همکاری کردند. به نظرم این می‌تواند ادامه یابد. پایان این کنگره به معنای اتمام پیش نشست‌ها درباره فارابی نیست.
غلامی یادآور شد: اگر به مفاخر علمی خودمان کم توجهی کنیم مانند این است که  سرمایه عظیم را برای ساخت جامعه متعالی خود از دست دادیم ما معتقدیم آنچه در تاریخ رخ داده به شکل معنوی میراثی برای بهره برداری امروز ماست و اینگونه نیست که امری تاریخی بوده و برای ما ثمره ای نداشته باشد. درباره فارابی باید در نظرداشته باشیم که به دلایل مختلف از جمله نبوغ او دیدگاهش برای پاسخ گویی به مسایل جدیدی بشری قابل استفاده است و شاید به همین دلیل مفید بودن اوست که در کشورهای غربی هم هنوز به او توجه می‌شود.
او در پایان بیان کرد: ما به کشور قزاقستان پیشنهاد می‌کنیم که کنگره بعدی در آنجا برگزار شود و البته کشورهای دیگری مانند عراق، سوریه، افغاستان و … هم می‌تواند میزبان این نشست‌ها باشد.

نظر بگذارید